English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
paradise rug U طرح درختی باغ و گل [در این طرح انواع درخت، گل و پرنده زمینه طرح را در بر می گیرند و نمادی از طبیعت بوجود می آورند که گاه به آن طرح بهشتی می گویند.]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hierarchies U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
leaf U گره آخر در ساختار درختی
arboreal U درختی
abat U راه بند درختی
abatis U سد درختی
abattis U سد درختی
arboraceous U درختی
arboreous U درختی
arborization U ارایش درختی
basswood U لاله درختی
dendriform U درختی
dendroidal U درختی
fjeld U فلات مرتفع وصخره داری که تقریبا هیچ درختی نداشته باشد
hollyhock U ختمی درختی
huffman tree U درختی با کمترین مقادیر
hyla U قورباغه درختی
iguana سوسمار درختی [هرنوع سوسمار بزرگ]
katydid U حشره راست بال درختی ازخانواده locustidae
madrone U توت فرنگی درختی انگور خرس
madrono U توت فرنگی درختی انگور خرس
mayapple U درختی از نوع زرشک
minimal tree U درختی که گرههای ترمینالی ان مرتب شده تا باعث عملکردبهینه ان درخت شوند
mock orange U یاس درختی
syringa U یاس درختی
monthly rose U خطمی درختی
optimal merge tree U نمایش درختی یک ترتیب که در ان رشته ها قرار است درهم ادغام گردند تا اینکه حداقل تعداد عملیات رخ دهد
orangoutang U میمون درختی برنئوسوماترا
orangutan U میمون درختی برنئوسوماترا
ring bark U پوست درختی را حلقه ایی بریدن
saddletree U لاله درختی
semiarboreal U نیمه درختی
seral U مربوط به تغییر وسیر تکامل یک منطقه از لم یزرعی بحالت ابادانی وپر درختی
sorrel tree U ترشک درختی
sourwood U ترشک درختی
strawberry tree U توت فرنگی درختی
syrian mallow U خطمی درختی
timberline U خط مفروضی که بالای ان هیچ درختی رشد نمیکند
to chop dowm a tree U درختی را انداختن
to shin up a tree U از درختی بالارفتن
to truncate a tree U شاخههای درختی را زدن
tree network U شبکه درختی
tree sort U مرتب کردن درختی
tree structure U ساخت درختی
tree traversal U تقاطع درختی
treehopper U زنجره درختی
understory vegetation U گیاهان زیر درختی
wood sorrel U ترشک درختی
pine design U طرح درخت کاج [که بیشتر در طرح های بندی خشتی و درختی بکار می رود.]
rose motif U نگاره گل رز [در فرش های مختلف ایرانی از انواع گل رز از جمله طرح گل فرنگ، طرح درختی، طرح باغی، طرح گل و بوته استفاده می شود.]
Yggdrasil U درختی اسطوره ای
kratom U [درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
to lop off a branch [from a tree] U شاخه ای را [از درختی] بریدن
to lop a tree U سرشاخه درختی را زدن
to prune a tree U سرشاخه درختی را زدن
to lop a tree U درختی را آراستن
to prune a tree U درختی را آراستن
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com